سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
وفا با بیوفایان ، بیوفایى است با خدا ، و بیوفایى با بیوفا وفا بود نزد خدا . [نهج البلاغه]
 
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 15

از دوره نوجوانی، علاقه خاصی به تیم ملوان بندر انزلی داشتم. هنوز هم وقتی پیراهن سفید این تیم را می‌بینم یاد سالهایی می‌افتم که به اتفاق پدر و عمو و پسر عمو ، به انزلی می‌رفتم تا بازی‌های ملوان را در مقابل تیمهای استقلال و پیروزی از نزدیک ببینم. البته این خاطرات به دورانی مربوط می‌شود که مرد اول فوتبال ایران و بازیکن محبوب ایرانی‌ها و ملوانی‌ها - سیروس قایقران- در قید حیات بود.

من ورزشی نویس نیستم. حال و حوصله جر و بحثهای آبی و قرمز را هم ندارم. هیچ اصراری هم ندارم که حتما برنامه نود و فوتبال برتر و مسابقات جام یوفا را سر ساعت مقرر از تلویزیون تماشا کنم، اما اینروزها بدجوری دلم می‌خواهد که ملوان همچنان در لیگ برتر باقی بماند و قرمزهای پایتخت نیز قهرمان لیگ برتر بشوند! چرا؟ ملوان را به همان دلایلی که در بالا نوشتم، اما قهرمانی پیروزی؟….

از همان روزی که آقای کاشانی از نفوذ و اعتبار خود استفاده کرد و باعث شد تا قطبی پس از سالها به ایران برگردد، از تیپ و قیافه و شخصیت ایشان خیلی خوشم آمد. هرچند اعتقاد داشتم که او، سالها زودتر از موعد مقرر وارد دنیای فوتبال ایران شده است. من قصد ندارم که ارزشها و افتخارات فوتبال کشورم را نادیده بگیرم، اما وقتی می‌بینم که هنوز ستاره‌های ریز و درشت فوتبال ما، با دیدن شماره‌ پیراهنشان روی تابلوی تعویض، قهر می‌کنند و چپ‌چپ به مربی و کمک مربی تیمشان نگاه می‌کنند و در حالیکه تنها شباهت بازیکنان فوتبال ما با خارجی‌ها، مدل مو و خط ریش و ابروی کمانی آنهاست و … آیا حق ندارم که درباره ورزش کشور و فوتبال مملکت همین نظر را داشته باشم؟ البته اگر همه موارد فوق را بخاطر جوانی و عدم تجربه کافی و تحصیلات پایین و پول‌پرستی بازیکنان فوتبال نادیده بگیریم، ادبیات و پرخاشگری‌ و طلبکاری مربی باتجربه تیم ملی، مهندس علی‌ دایی را با کدام دلیل و برهانی باید توجیه کرد!

در سالهای گذشته مربیان معروف و مشهور زیادی به کشور ما آمده‌اند. برخی از آنها هنگام وارد شدن به خاک ایران، چنان بادی در غبغب داشتند که انگار ما سالهاست به آنها بدهکاریم! (یاد کلمنته بخیر!) بعضی‌ها هم، چند ماهی آب و هوای ایران را تحمل می‌کردند، اما کم‌کم دلارهای برادران اعراب کار خودش را می‌کرد و آنها را از خود بی‌خود. چند نفری هم به پاس زحمات برادر دادکان سالها فوتبال ایران را رهبری کردند و در نهایت به گند کشیدند! در چنین اوضاع و احوالی وقتی قطبی به ایران آمد، کمتر نشانی از غرور، تکبر و طلبکاری در او و حرفهایش دیدیم و شنیدیم. فراموش نکنیم که او سالها در خارج از کشور تجربیات زیادی کسب کرده و دستیار مربیان بزرگی هم بوده است. جدای از تجربیات ارزشمند هموطن شیرازی ما، ادبیات خاص او هم در نوع خود جالب توجه بود. ادبیاتی که چه به هنگام شکست و چه پیروزی، نشان از شخصیت والای قطبی داشت. (خواهشا یکبار دیگر مصاحبه افشین قطبی و علی دایی را پس از دیدار تیمهای سایپا و پیروزی مرور کنید)

به هر حال قهرمان امسال لیگ برتر را مسابقه نهایی دو تیم سپاهان و پیروزی تعیین می‌کند. در سالهای اخیر سپاهان تا حدود زیادی، توانسته است یکه و تنها از اعتبار فوتبال ایران در آسیا دفاع کند و انصافا نمی‌شود ارزش‌های این تیم را نادیده گرفت، اما همانطوریکه نوشتم آرزو دارم پیروزی قهرمان امسال لیگ برتر بشود، فقط و فقط بخاطر افشین قطبی!

قهرمانی تیم پر طرفدار پرسپولیس را به همه دوستان تبریک میگویم.به امید قهرمانی در جام باشگاههای آسیا

 

 

نویسنده:امید حسینی


 نوشته شده توسط کیان در پنج شنبه 87/3/16 و ساعت 12:37 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 6
مجموع بازدیدها: 121158
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو
موسیقی وبلاگ من